فرهنگ سنتی عرب و سیاست قبیله ای

فرهنگ سنتی عرب و سیاست قبیله ای

ثروت نفت ، امارات را قادر ساخت تا به سرعت به یک کشور موفق و توسعه یافته تبدیل شود . در واقع حتی بین دیگر کشورهای تولید کننده نفت در منطقه تعداد کمی از آن ها توانسته اند فقط در سه دهه چنین دگرگونی ای ایجاد کنند . با این حال ، به رغم تغییراتی که نفت ایجاد کرده ، امارات سنت های فرهنگی و مذهبی گذشته اش را حفظ کرده است .

فرهنگ سنتی عرب

مردم کشور مدرن امارات با وجود ثروت فراوان سال های اخیر به سنت های عرب پایبند مانده اند . این سنت ها با وجود این همه تغییر و تحول برای بیشتر مردم امارات آرامش بخش است ، همانطور که محقق فروک هرد – بی  بیان می کند : ((سنت ها جای دلبستگی ها هستند ، قدرت و کمال آن ها مردم را قادر می سازد تا بدون از دست دادن هوتشان در برابر تغییرات روزافزون زندگی واکنش نشان دهند .))

فرهنگ سنتی عرب عمدتا بر آداب و رسوم بدوی متکی است که از تلاش برای ادامه زندگی در بیابان های بی حاصل نشئت می گیرد . ارزش های بدوی ها که برای حفظ حیات در بیابان اهمیت داشت عبارت بودند از : مهمان نوازی نسبت به همه مسافران ، اتکا به افتخارات شخصی و اعتماد در بستن قرارداد و شجاعت در میدان جنگ . محیط بیابان همچنین مردم را برای حفظ حیات مجبور به همکاری با یکدیگر می کرد . حاصل چنین محیطی ، فرهنگی است که در آن وفاداری به خانواده و قبیله از اهمیت زیادی برخوردار است . از به هم پیوستن چند خانواده ، خاندان به وجود می آید واز پیوستن چند خاندان قبیله به وجود می آید که بزرگ ترین واحد سیاسی – اجتماعی اعراب سنتی است . همانطور که خلیفه میگوید : (( قبیله ها برای افراد قبیله احساس اتحاد و امنیت جسمانی را در برابر محیط خصومت آمیز بیابان تامین می کردند .))

بسیاری از این کارها و ارزش های سنتی عملا در امارات امروز دیده می شود . مثل بسیاری دیگر از کشورهای عرب ، مردم امارات متحد عربی خونگرم و مهمان نوازند ، بی نهایت به خانواده وفدارند و به شهرت وافتخارات شخصی خود می بالند .

 

حتما بخوانید : سبک زندگی و فرهنگ امارات – جامعه شهری امارات

 

سیستم سیاسی قبیله ای

در فرهنگ قبیله ای امارات قدرت سیاسی به شخصی سپرده می شد که او را ریش سفید قبیله انتخاب می کرد . این تصمیم بر اساس ویژگی هایی از قبیل توانایی ریاست وداشتن ارزش های بدوی مثل صداقت و شجاعت گرفته می شد . با وجود این ، رییس قبیله فقط بعد از مشورت با دیگر اعضا گروه رهبری ( که شورا نامیده می شد ) قدرت نمایی می کرد . سنت دیگری که از قوانین قبیله ای نشئت می گرفت مجلس بود که در آن ، حاکم مستقیما با زیر دستانش تشکیل جلسه می داد و به آن ها اجازه می داد تا مستقیما از او درخواست کمک کنند و یا درباره تصمیمات او اظهار نظر کنند . این دو سنت ، شکلی از رهبری با ماهیت همکاری پدید آورده بود . هرچند رهبران این مجلس را مستقیما مردم انتخاب نمی کردند ، بعد از مشورت با مردم و موافقت آن ها تصمیم گیری می کردند . وقتی کشورهای خلیج فارس بنیاد نهاده می شد ، قبیله ها در اتحادهای قبیله ای شروع به همکاری کردند یا برای فتح مکان های خاص با هم جنگیدند . رهبر این جنگ ها از بین خانواده ای در بزرگ ترین و بانفوزترین قبیله انتخاب می شد ؛ در نتیجه ، رهبری کشور هم در دست چند خانواده حاکم بود .

این سنت سیاسی قبیله ای هنوز هم در امارات مشهود است . خوانواده هایی که در گذشته صاحب قدرت بودند ، در حال حاظر نیز در امیرنشین ها حکومت می کنند . مثلا اتحادیه قبیله ای بن یاس هنوز هم بر ابوظبی ، شاخه ای از آن بر دبی و قواسیم بر شارجه و راس الخیمه حکومت می کنند ؛ نسل های قبیله های کوچک تر هم بر دیگر امیرنشین ها حکومت می کنند ( الشرقی بر فجیره ، العلی بر ام القیونین و نوایم بر عجمان ).

هر چند این نظام قبیله ای به ثبات سیاسی کمک می کند ، باعث می شود امیرنشین ها از یکدیگر فاصله بگیرند . در گذشته قبیله ها برای مسائلی از قبیل منابع آب و حق چراندن دام با یکدیگر می جنگیدند و در حال حاظر ، امیرنشین ها به دلیل مسائل مشابهی مثل تعیین مرز و قدرت ، از یکدیگر جدا شده اند . از آن جا که مردم امارات به شیخ های حاکم در امیرنشین خودشان وفادارترند تا به دولت فدرال ، محققان معتقدند که بیشتر مردم امارات تابعیت ملی ندارند . همانطور که مورخ جی . بی . کلی بیان می کند : (( [ مردم قبیله ] به قبیله و شیخ یا رهبر بزرگ قبیله وفادارترند تا به کشوری یکپارچه .))