در ادامه ی اشغال ترکیه ، نیروهای متفقین در واکنش به [ درخواست ترک ها ] بسیاری از رهبران ملی گرا را وادار به ترک خاک ترکیه کردند . دیگر ملی گرایان به آنکارا گریختند و در آنجا دولت جدیدی پایه گذاری کردند . آنان مدعی شدند که تا وقتی سلطان اسیر نیروهای خارجی است ، دولت شورشی به تنهایی نمایندگی ملت را بر عهده دارد . مصطفی کمال به عنوان رئیس مجلس ملی انتخاب شد و برای نخستین بار کشور رسما (( ترکیه )) نامیده شد .
سلطان محمد ششم ، شورشی ها را به مرگ محکوم کرد ، گرچه او قادر نبود این فرمان را از استانبول اجرا کند . در سال 1920 ، او پیمان سور را امضا کرد ، در این پیمان قلمرو امپراتوری عثمانی به گوشه ای از شمال غربی آسیای صغیر کاهش می یافت . بخش کوچکی که به عثمانی ها واگذار شده بود ، با نظارت مستقیم نیروهای خارجی اداره می شد . اما دولت آنکارا از پذیرش پیمان امتناع کرد .
شورشی ها بازپس گیری شبه جزیره آناتولی را آغاز کردند . در سال 1922 سربازان مصطفی کمال تا مواضع نیروهای بریتانیایی در داردانل پیشروی کردند . دو گروه درگیر برای جلوگیری از بروز جنگ ، با یکدیگر مذاکره کردند . پیمان سور از میان رفت . درکنفرانس صلح تازه دولت آنکارا از موضع قدرت به بحث پرداخت و بیشتر آنچه می خواست ( استانبول ، تراکیه و داردانل ) به دست آورد .
ترکیه با یونان نیز به توافق نامعمول دست یافت . دو کشور طی این توافق (( مسائل اقلیت )) خود را از طریق تبادل جمعیت حل کردند . در این برنامه هزاران نفر به سرزمین های مادری و بومی خود فرستاده شدند . این راه حل موجب گرفتاری مردم درگیر با آن شد ، حدودا 190 هزار یونانی در آناتولی غربی و 355 هزار ترک در یونان زندگی می کردند . گرچه آنان اجازه داشتند تا پول و اموالشان را به کشور دیگر منتقل کنند ، اما مجبور بودند تا از خانه ها و مشاغل خود نیز دست بکشند . بیشتر آنان به کلبه های محقر در شهرهای کوچک نقل مکان کردند و برای یافتن کار با مشکل روبرو بودند . بسیاری از آنان حتی به زبان سرزمین های مادریشان تکلم نمی کردند . اما این تبادل موجب بهبود روابط میان دولت های یونان و ترکیه شد .