در قرن بیستم رهبران ترکیه کوشیدند تا با فاصله گرفتن از گذشته شرقی کشور و حرکت ترکیه به آینده ای اروپایی ، کشور تازه ای بسازند . بیشتر ترک ها از دگرگونی های شکل گرفته در آغاز دهه 1900 میلادی استقبال کردند . هنگامی که دولت جدید می کوشید تا هویت و آرمان های خود را اولویت بندی کند ، کشور سال های بیشتری متحمل آسیب می شد . گروه های سیاسی بر سر اینکه چه کسی قدرت را در امپراتوری به دست گیرد ، چه سیاست هایی را باید دنبال کنند وتا چه اندازه باید کشور را غربی کنند یا روش های سنتی را حفظ کنند ، با یکدیگر کلنجار می رفتند .
رهبران جدید
ترکان جوان گام های بسیاری در جهت نوسازی کشور برداشتند . مهم ترین تصمیم آنها کنار گذاشتن قوانین اسلامی بود که قرن ها در کشور اجرا می شد . در عوض آن ها دموکراسی به شیوه غربی را الگوی دولت خود قرار دادند که در آن دین رسما از حکومت جداست . ترکان جوان مشاوران اروپایی را به کار گرفتند تا ترکیه را در حرکت ترکیه به آینده ای اروپایی و روزآمد کردن قوانین ، نظام مالی ، ارتش و کشاورزی یاری کنند . اغلب مدارس سکولار ( غیر دینی ) شدند . فرصت های آموزشی و اجتماعی زنان افزایش یافت . برخی از آن ها حتی شروع به پوشیدن لباس های اروپایی کردند . مطبوعات در گزارش حقایق ، آزادی بیشتری یافتند .
اما دستبابی به آرزوهای آرمانگرایانه ترکان جوان برای آنان دشوار بود . آنان تصمیم گرفته بودند که یک امپراتوری بر اساس اصول (( عثمانی گرایی )) بنیاد نهند که همه اقوام در حکومت عثمانی با هم برابر و نسبت به آن وفادار باشند . اما شورش در استان ها ادامه یافت : شورشیان ترجیح می دادند که خود کشورهای مستقلی داشته باشند . ترکان جوان کوشیدند تا با از میان برداشتن اختلافات بر اوضاع مسلط شوند . آنان آرمان های خود را به (( ترک گرایی )) تغییر دادند ، که همه را به دلیل مشترکاتشان به ویژه ترک و مسلمان بودن برابر می دانست . آنان از فعالیت گروه های سیاسی که بر پایه ملیت و قومیت شکل گرفته بودند ، جلوگیری کردند . آنان حتی کوشیدند تا همه اتباع امپراتوری را وادار کنند که به زبان ترکی صحبت کنند . رهبران دولت بیشتر وقت خود را صرف مبارزه با بقای سیاسی خود می کردند که گاهی این مبارزه ها دستکاری در نتیجه انتخابات و کشتار رقبا را در بر می گرفت .
حتما بخوانید : تاریخ ترکیه – کشتار ارامنه در ترکیه
در سال 1913 سه تن از اعضای جنبش ترکان جوان قدرت را در امپراتوری در دست داشتند . این سه تن عبارت بودند از : طلعت پاشا ، جمال اشا و انور پاشا ( بیشتر ترک ها در آن زمان فقط از یک اسم استفاده می کردند ) . طلعت پاشا مردی تنومند با رفتاری دوستانه بود که زندگی ساده ای داشت ؛ وی وزیر کشور بود و آن را سنگدلانه اداره می کرد . جمال پاشا قماربازی دائم الخمر بود که ریشی سیاه و چشمانی گیرا داشت . او به عنوان فرماندار نظامی قسطنطنیه و وزیر دریا داری در به کارگیری ترور به عنوان ابزاری سیاسی تردید نداشت . انور جوان و جذاب بود و سبیلی تابدار رو به بالا داشت . او پس از رهبری شورش سربازان علیه سلطان عبدالحمید به قهرمان ملی تبدیل شده بود . اما جذابیت او خود پسندی و سنگدلی اش را پنهان می کرد . او در سال 1911 با زور به مقام وزارت جنگ دست یاقت ، با دختر سلطان ازدواج کرد و به قصری مجلل نقل مکان کرد . این رهبران دست در دست هم اصلاحات سختگیرانه و گاهی خشن را پیش می بردند .