در دوران حکومت سرمت ها نام قبیله تازه دیگری در منابع تاریخی به چشم می خورد. پلیتی و تاکیتوس ، مورخان رومی ،این قبیله را (( وندی )) نامیده اند ، ژرمن ها آنها را (( وند )) می نامیدند. تاکیتوس در کتاب مشهور خود که در سال 98 کیلادی در مورد آلمان نگاشته قبیله وندی را چنین توصیف می کند :
(( آنان دارای منازل ثابت هستند ، با خود سپر حمل می کنند و از به کار گیری پاهای هود خشنودند… همه ویژگی های انان با ویژگی های سرمت ها که در ارابه و بر پشت اسب زندگی می کنند متفاوت است ))
یوردانیس مورخ گوتیک قرن ششم نام قبایل اسلاو را چنین می شمرد : اسکلاونی ، آنتس و اسپالی. اکنون همه این امر را پذیرفته اند که این اسلتمی قبایل اسلاو بوده اندو قبایل منفرد اسلاو و طایفه های آن با نام های گوناگون دیگری شناخته می شدند که بسیازی از این نام ها ناشناخته باقی مانده اند.
اسلاو ها در اصلی در شمال غربی کوه های کارپات و در نزدیکی رودهای ویستولا (واقع در لهستان کنونی) ، پریت ( واقع در جنوب بلاروس و اوکراین) ، دنیستر ( واقع در اوکراین ) و دن (واقع در روسیه ) زندگی می کرده اند. قدیمی ترین نام های مکان ها در این ناحیه نام هایی کاملا اسلاوی هستند. در خارج از این ناحیه نیز قدیمیترین نام ها از آمیزه ای از زبان ها سرچشمه گرفته اند.
اطلاعات درباره اسلاوهای باستان چندان دقیق و کافی نیست. این اطلاعات بیشر از منابع زبان شناختی و کاوش های باستان شناختی به دست آمده است. اسلاو ها باستان از نظر نژادی و سیاسی یکپارچه نبوده اند. اما به زبانی مشترک سخن می گفتند. آنان به تدریج به سوی سرزمین های لیتوانی و فنلاند ، و به سوی جنوب غرب ، از بالتیک تا دریای سیاه پراکنده شدند. اما در دوران باستان اسلاو عا جزئی ناچیز از کلی ناآرام بودند.
امواج عظیم مهاجران و مهاجمان از استپ های جنوب روسیه ، بلاروس و اوکراین می گذشتند. هر یک از آنان بر ساکنان استپ همچون اسلاو های سلطه می یافتند. در سال دویست میلادی قبایل گوت و ژرمن از ناحیه دریای بالتیک و به سوی دریای سیاه پیشروی کردد و سرمت ها را شکست دادند و مهاجرنشین های رومی واقع در ساحل شمالی دریای سیاه را ویران ساختند. در سال چهارصد آنان بیشتر قبایل اسلاو را تحت سلطه خود درآورده بودند.
حتما بخوانید : تاریخ روسیه – چادر نشینی در روسیه
اما در اواسط قرن پنجم گوت ها به دلیل تهدید و هجوم قوم هون به سوی غرب غقب نشینی کردند. هون ها چادرنشینانی با تسلیحات بسیار بودند که از استپ مهاجرت کرده بودند و آشوب های قومی در مرکز اوراسیا پیشروی آنان را تسریع بخشیده بود. در سال 450 هون ها بر سرزمین های میان رودهای ولگا و دانوب تسطل یافتند ، سپس به فرماندهی رهبر خود آتیلا را به جنوب و به سوی فرانسه و ایتالیا هجوم بردند.
بیشتر اسلاو ها زیر سطله هون ها بودند اما امپراتوری هون ها به سرعت اط هم چاشید ، و قبایل ژرمن ها به سوی بریتانیا و فرانسه حرکت کردند.
اسلاو ها از این پس آزاد بودند تا سکونت گاه های خود را به سوی سرزمین های رودخانه الب و دانوب و سراسر خاک آلمان گسترش دهند. سرانجام لین گروه های اسلاو که به غرب مهاجرت کرده بودند با نام های لهستانی ها ، چک ها و اسواک ها مشهور شدند. ادامه فشار از سوی آواردها در سال 50 موجب غقب نشینی قبایل اسلاو ساکن در جنوب به سوی یونان شد. در این سرزمین اسلاو ها به همسایگان متخاصم امپراتوری بیزانس یا روم شرقی تبدیل شدند. در قرن هفتم اسلاو ها برای همیشه در شبه جزیره بالکان ساکن شدند و صرب ها ، کروات ها و اسلوونی های امروزی از اعقاب آنها است.
قبایل اسلاو شرقی در قرن ششم سرزمین های خود را به وی جنگل های شمال روسیه اروپایی گسترش دادند . گاهی اوقات این گسترش قلمرو به بهای جنگ با فنلاندی ها و لیتوانی هایی که اغلب در این نواحی ساکن بودند تمام می شد. اسلاو های شرقی گروه هایی هستند که امروزه به روس ها ، اوکراینی ها و بلاروسی ها تقسیم شده اند.
سکونتگاه های اولیه اسلام های شرقی به صورتی پراکنده جمعیت را در خود جای می دادند و تنها گروه های خویشاوند را در بر می گرفتند. مردم در خانه هایی چوبی با دیوارهای کوتاه و سقف هایی که نسبت به سطح زمین سوزاندن آنها ، زمین هایی برای کشت غلات و سبزیجات برای رفع نیازهای اساسی خود به دست می آوردند. اما خاک جنگل به سرعت فقیر می شد و آنها محبور بودند مهاجرت کنند و بار دیگر این فرآیند دشوار را تکرار کنند.