رامخامهنگ

حکومت رامخامهنگ

این پادشاه با پیشبرد نبردهای نظامی موفق علیه دیگر پادشاهی ها ، به خصوص آنهایی که تحت حکومت خمر ها و مون ها بودند ، وسعت کشور سوخوتای را افزایش داد. رامخامهنگ همچنین با کشورهای تای همسایه از جمله مانگرای ، نگام موآنگ و لوپ بوری روابط دوستانه برقرار کرد و به این ترتیب سوخوتای را از نبردهای برادرانه حفظ کرد. و چون ایالت های تای مجاور در شمال و جنوب سوخوتای قرار داشتند ، به این ترتیب کشور از تهاجم مغول ها از شمال و خمر ها از جنوب در امان ماند. در نتیجه موفقیت های نظامی رامخامهنگ و نیز مهارت های دیپلماتیکش ، بخش بزرگی از تایلند امروزی و نیز بخش هایی از میانمار کنونی تحت سطله سوخوتای در آمد.

رامخامهنگ از بزرگترین حاکمان سوخوتای به شمار می آمد. به جز مناطق تحت فرمان خمر ها و مون ها ، که با لشکر کشی نظامی فتح شده بودند ، رامخامهنگ وسعت کشورش را با ایحاد روابطی سنجیده گسترش داد. او با جلب اتحاد میوآنگ های تاثیر گذار ، که خود میوآنگ های کوچکتری را تحت فرمان داشتند ، گستره کشورش را بدون خونریزی افزایش داد. با وجود این ، این نوع برنامه ریزیها نشان دهنده این بود که پادشاهی سوخوتای ، بجز هسته اصلی خود ، از میوآنگ های کوچکتر تشکیل شده بوده است که هر یک رهبر خود را داشته اند. در نتیجه ، رامخامهنگ هیچگاه بر نیروی کار کل کشور سوخوتای مسلط و هیچ وقت هم از وفاداری طولانی مدت میوآنگ ها مطمئن نباشد. با وجود این ، رامخامهنگ به تدریج روابط مستحکمی با دربار مغول ها در چین برقرار کرد و آیین بودایی را آیین رسمی کشور اعلام و از آن برای اتحاد علیه خمر ها استفاده کرد.

رامخامهنگ همچنین از اندیشه های خمر ها در مورد سازماندهی حکومتی برای ایجاد هویت تای استفاده کرد. مثلا هر چند او روش خمر ها را در به کار گیری کارگزارانی از قبیل ماموران مالیات و مشاوران حقوقی در سراسر کشور ادامه داد. برای شنیدن و حل و فصل منازعات خود رامخامهنگ در دسترش بود. به علاوه او خود را همچون حاکمی با نقش پدرمابانه و خیرخواهانه مطرح کرد، کسی که نمی خواست از افراد زیر دستش ، تمام مال و اموالشان را به زور بگیرد. همچنین توانایی رامخامهنگ در انعطاف پذیری و اقتباس را می توان در تایلند امروزی دید. او الفبای تای را با استفاده از حروف مون و نیز اقتباس از حروف خمر پدید آورد. هرچند تای ها زبان گفتاری خودشان را از چند سده پیش داشتند ، اگر الفبای تای رامخامهنگ نبود ، آنها نمی توانستند تاریخشان را به زبان خودشان به صورت کتبی در اختیار داشته باشند.

 

حتما بخوانید : تاریخ تایلند – واحد های حکومتی میوآنگ

 

رامخامهنگ از ابداعش که همان الفبای تایی بود برای ثبت تاریخ و توصیف کشورش استفاده کرد. در سنگ نبشته ای مربوط به سال 1292 رامخامهنگ دیدگاهایش را در مورد رهبری شرح داده است.

در دوران پادشاه [رامخامهنگ] این سرزمین سوخوتای رو به شکوفایی گذاشت. در این جا ماهی در آب و برنج در شالیزارهاست. ارباب سرزمین از زیردستانش برای سفر در جاده های کشور مالیات نمی گیرد ؛ آنها گله های گاوشان را به چرا می برند ، اسب هایشان را برای فروش می برند ؛ هرکس بخواهد می تواند خرید و فروش اسب کند ، هرکه بخواهد می تواند خرید و فروش آب کند و هرکه بخواهد خرید و فروش طلا و نقره کند ، می تواند. هرگاه یکی از مردم عادی یا افراد یکی از طبقات فوت کند فیل ها ، همسران ، فرزندان ، انبارهای غله ، برنج و درختان نخل هندی و آسیایس اش ، به همان شکل به پسرش ارث می رس.

وقتی مردم عادی یا افراد از طبقات اجتماعی متفاوت اختلاف داشته باشند [پادشاه] خود موضوع را بررسی می کند تا حقیقت را دریابد و سپس مشکل را منصفانه حل می کند. پادشاه با دزدان همدست نمی شود یا مخفی کنندگان را خشنود نمی سازد. وقتی محصول برنج کسی را می بیند بر آن غبطه نمی خورد. وقتی ثروت کسی را می بیند ، خشمگین نمی شود… او به سر دروازه آنجا زنگی آویزان کرده است : اگر فردی عادی شکایتی داشته باشد که دلش را به درد آورده و قلبش را آزرده ساخته باشد … آنگاه بسیار آسان است : او می رود و زنگی را که پادشاه آویخته  است ، تکان می دهد ؛ پادشاه [رامخامهنگ] ، حاکم کشور ، صدا را می شوند ، می رود و از مرد سوال می کند ، موضوع را بررسی می کند و برای او تصمیمی منصفانه می گیرد . به این ترتیب ، مردم میوآنگ سووتای او را گرامی می دارند.

این سنگ نبشته ، که بخش آغازینش را همه دانش آموزان تایلندی حفظ هستند ، نشان دهنده این نکته است که حکومت رامخامهنگ با حکومت خمر ها کاملا متفاوت بوده است.

مثلا در حالی که تای ها در دوران حکومت خمر ها حتی نمی توانستند کمترین انتظاری در مورد اجرای عدالت داشته باشند ، در دوران رامخامهنگ ، از عدل و انصاف برخوردار بودند.

سنگ نبشته رامخامهنگ همچنین تا حدی روش هایی را که بو برای گسترش قلمروش به کار می گرفته ، معلوم کرده است. طبق این سنگ نبشته :

اگر قبل از سواری نزد او می آمد تا سرزمینش را تحت حفاظت او قرار دهد ، وی را کمک می کرد ، با او با مهربانی رفتار می کرد و مراقبتش می نمود؛ اگر کسی بدون فیل ، بدون آب ، بدون مردان و زنانی از طبقات اجتماعی ، بدون طلا و نقزه ، نزدش می آمد ، او مقداری به وی می بخشید و کمکش می کرد تا سرزمینی برای خودش بسازد.

در دوران حکومت رامخامهنگ ، هنر در سوخوتای به شکوفایی رسید. جای شگفتی نیست که سوخوتای توانایی زیادی برای پذیرش اندیشه های دیگر فرهنگ ها داشت و پایانی تایلندی بر آنها می گذاشت. مثلا تصاویر بودا که از آن دوران به جا مانده است ، با ویژگی های تایلندی نمایش داده شده است. مردم تای در دوران سوخوتای هرچند هویت جدیدی به دست آورده بودند و تلاش می کردند آن را حفظ کنند ، بیش از همیشه طالب این بودند که از بهترین اندیشه های دیگر فرهنگ ها از حمله مون ها ، خمر ها ، چینی ها ، هندی ها نکاتی را به عاریه بگیرند.

پادشاه رامخامهنگ در سال 1298 در گذشت و پادشاهی را به پسرش لوتای تحویل داد ، اما پسرش به اندازه او خوش اقبال یا ماهر نبود و پادشاهی سوخوتای تقریبا بلافاصله رو به افول گذاشت. در سال 1320 ، وسعت و اهمیت سوخوتای چنان کم شده بود که مشابه دوران حکومت سری ایندرادیتیا و بار دیگر به یک پادشاهی کوچک تبدیل شده بود.